نیروانای منظم
این روزها کمی زندگی نیروانا خانم ما داره نظمی رو که دوست داشتیم به خودش میگیره
این 4 ماه اول سال رو خودم عمدا زیاد بهش سخت نگرفته بودم چون که احساس میکردم مثل مامانش خسته از هرروز مهدکودک رفتن و به قولی شاغل بودن هست ولی کم کم احساس کردم دیگه خستگی اش در رفته و داره تنبل میشه
توی یه حرکت کاملا جدی برنامه زندگیش رو نظم دادیم:
روزهای زوج از ساعت 9 تا 12 ظهر میره یه مهدکودک جدید نزدیک خونمون (مهد بدی نیست و من فقط جهت اینکه هم دخملی مون تا لنگ ظهر نخوابه هم اینکه با بچه ها باشه و تنهائی اذیتش نکنه این کار رو کردیم ) هفته گذشته هفته اولی بود که میرفت مهدکودک جدید و ظاهرا راضی هم بود چون هم زمانش کوتاهه هم یه تنوعی شده براش
بعد از ظهرهای یکشنبه کلاس ارف که هفته پیش اولین جلسه اش بود البته توی مهد قدیمی اش که هم دوستهای قدیمی اش رو ببینه هم ظاهرا استاد موسیقی اش توی کارش وارده فعلا که دخملی خیلی استقبال کرده
آفرین نیروانای منظم [دست][دست][دست] دل آراهم تازه داره نظم رو متوجه میشه[خجالت]از بس اومدم خونه و شلوغی رو دیده بودم عادت داشتم[گریه] ولی حالا احساس میکنم کمی منظم شده[تایید][هورا]
آفرین به دخمل ناز که مرتب و منظم شده.[ماچ]
آفرین مامان خوب......[قلب][قلب][قلب]
سلام سلام سلام با من و پيشي كه به خاطر بيمعرفت شدنمون قهر نكردين. ببخشين كه يه مدتي بود كمتر بهتون سر ميزديم. اميدواريم بتونيم جبران كنيم. اگه ميخواين بدونين چرا "ذوقمرگ" شده بودم بهم سر بزنين. راستي داداشم آرين و دوست گلم شايان(shayanvamaman.blogfa.com) هم مطلب جديد دارن.
براوووووووو گل خانوم هنرمند و منظم حالا کی بیایم کنسرتت رو از نزدیک ببینیم [چشمک][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب] عکسهای تولدش هم محشر بود ... مثل فرشته های کوچولو [قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
آفرين به خانوم با ذوق و هنر دوست[ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ]
سلام عزيزم خوبي خانمي چه خبرا واي از خوندن اين دوتا پست كلي حال كردم لفطا اگه زحمتي نيست تو قرار فردا چهارشنبه ساعت شش و نيم بعدازظهر بيا پارك شاهد سردار جنگل تا ببينمت بچه ها همه هستن[ماچ]
[گل][گل][گل]
آفرین به این خانم خانمهای ناز و دوست داشتنی [بغل][بغل][بغل][بغل][بغل][بغل][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ]
[ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ][ماچ]